شَبـَــــــــــــــکَة المِشـــــــــــــکاة الإسلامیــــــــــة ***** HOSSEIN ARYAN FAR *****
|
آلوسی مفسر مشهور اهل سنت ( خوارج ) : عمر با غلاف شمشیر به پهلوی مبارک فاطمه و با تازیانه به بازوی حضرت زد . فاطمه ،صدا زد:« یا ابتاه »علی (ع) ناگهان ازجابرخاست وگریبان عمر را گرفت و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید. تفسیر آلوسی:124/3 نقل این قضیه توسط آلوسی به هر نیتی که باشد ، نشانگر این است که واکنش علی (ع) در منابع معتبر شیعه در قرن اول و دوم شیعه وجود داشته است.
« جمعه 92/1/9 » « @ »
« » C o m m e n t »
قاتل حضرت فاطمه الزهرا س چه کسی بود ؟ پاسخ: در باره شهادت حضرت زهرا (س) احادیث فراوانی است. که به چند حدیث اشاره میکنیم. در کتاب اختصاص شیخ مفید از عبدالله سنان از امام صادق (ع) روایت میکند: ابوبکر در رد فدک برای زهرا نامه نوشت. زهرا در حالی که نوشته را در دست داشت، عمر در راه به او رسید، گفت: دختر محمد! این نوشته چیست؟ حضرت فرمود: این نوشته ای است که ابوبکر در رد فدک برایم نوشته است. عمر گفت: بده به من. زهرا(س) حاضر نشد نوشته را به او بدهد. در این هنگام عمر لگدی به زهرا(ع) که فرزند پسری به نام محسن در شکم داشت، کوبید. در اثر این ضربه زهرا (س) محسن را سقط کرد. سپس عمر او را سیلی زد. گویی هم اکنون به گوشواره های گوشش می نگرم که در اثر آن سیلی شکست. سپس نوشته را برداشت و پاره کرد. زهرا (س) به خانه رفت و هفتاد و پنج روز بر اثر آن ضربت مریض بود تا شهید شد. (1) در حدیث دیگری در همین کتاب ذکر شده که امام صادق می فرماید : عمر با جدمان علی (ع) و فاطمه و امام حسن و امام حسین (ع) مبارزه کرد که در نتیجه کارهایش منجر به شهادت آن ها شد. (2 ) مفضل در حدیثی از امام صادق(ع) نقل می کند :برای بیعت با ابوبکر، عمر با حالتی خشم و غضب با خالد و قنفذ آمدند در خانه علی (ع)قنفذ دستش را وارد خانه کرد تا در را باز کند . عمر با تازیانه چنان به بازوی زهرا زد که همچون بازوبند روی بازویش حلقه زد . لگدی به درکوبید که به شکم فاطمه (ع)خورد، در حالی محسن شش ماهه را در شکم داشت. سقط شدن محسن و هجوم عمر، قنفذ و.. چنان به زهرا سیلی زدند که گوشواره اش شکست. فاطمه بلند بلند می گریست. پدر خود را صدا می زد(3) به سبب لطمه هائی که به حضرت وارد شد و محسن سقط شد. زهرا بیمار شد و از دنیا رفت (4 )( شهید شد). به کتاب رنج های حضرت زهرا، سید جعفر مرتضی ویورش به خانه وحی، نوشته آیه الله جعفر سبحانی و الدلیل الغراء علی شهاده الزهراء، نوشته آیه الله سبحانی مراجعه نمایید. پی نوشت ها: 1. رنج های حضرت زهرا، سید جعفرمرتضی، ص155 ،قم ،انتشارات تهذیب ،1382 ه ش ،چاپ سوم ،ترجمه محمد سپهری . 2. همان. 3. همان، ص 605. 4 .همان ص496 .
چرا حضرت علی ع در برابر چنین حادثه ای واکنش نشان نداد و انتقام حضرت فاطمه الزهرا س را نگرفت ؟ پاسخ: نخست به علل سکوت امام علی (ع) در برابر خلفا اشاره می شود و سپس بر این مطلب اشاره می شود که چرا امام علی (ع) در برابر اهانت به حضرت زهرا (س) سکوت نمود . یکی از بخش های مهم زندگانی امام علی (ع) دوران سکوت 25 ساله او در برابرخلفای سه گانه است. این امر بدان معنا نیست که امام از حق خود دفاع نکرد و خلفا را تأیید می نمود، بلکه سکوت امام در راستای حفظ وحدت اسلامی،(1) حفظ دین (2) و فراهم نبودن شرایط قیام بود. (3) لذا خود امام بار ها به علل سکوت خود تصریح و یاد آور شد که حق وی را غصب نموده اند، اما جهت مصالح عمومی سکوت می نماید. در این جا به برخی سخنان امام علی (ع) اشاره می شود: 1. امام هنگامی که برای سرکوبی پیمان شکنان (طلحه و زبیر) عازم بصره بود، خطبه ای ایراد کرد و فرمود: «هنگامی که خداوند پیامبر خود را قبض روح کرد، قریش با خود کامگی، خود را بر ما مقدم شمرده ما را - که به رهبری امت از همه شایسته تر بودیم- از حق ما باز داشت، ولی من دیدم که صبر و بردباری بر این کار، بهتر از ایجاد تفرقه میان مسلمانان و ریخته شدن خون آنان است؛ زیرا مردم، به تازگی اسلام را پذیرفته بودند و دین مانند مشکی مملوّ از شیر بود که کف کرده باشد و کوچک ترین سستی و غفلت آن را فاسد می سازد، و کوچک ترین فرد آن را وارونه میکند» . (4) 2. از آن جا که بسیاری از گروه ها و قبایلی که در سال های آخر عمر پیامبر مسلمان شده بودند، هنوز آموزش های لازم اسلامی را ندیده بودند؛ بعد از در گذشت پیامبر اسلام پرچم «ارتداد» را بلند کردند و حاضر به پرداخت مالیات اسلامی نشدند و با گرد آوری نیروی نظامی مدینه را به شدت مورد تهدید قرار دادند. به همین جهت نخستین کاری که حکومت جدید انجام داد این بود که گروهی از مسلمانان را برای نبرد با «مرتدان» و سرکوبی شورش آنان بسیج کرد و سرانجام آتش شورش آنان با تلاش مسلمانان خاموش گردید. در چنین موقعیتی ، هرگز صحیح نبود که امام پرچم دیگری به دست بگیرد و قیام کند. حضرت در یکی از نامه های خود که به مردم مصر نوشته است به این نکته اشاره میکند و میفرماید: «به خدا سوگند هرگز فکر نمی کردم و به خاطرم خطور نمی کرد که عرب بعد از پیامبر امر امامت و رهبری را از اهل بیت او بگیرند و (در جای دیگر قرار دهند) و خلافت را از من دور سازند! تنها چیزی که مرا ناراحت کرد، اجتماع مردم در اطراف فلانی (ابوبکر) بود که با او بیعت کنند. (وقتی که چنین وضعی پیش آمد) دست نگه داشتم تا این که با چشم خود دیدم گروهی از اسلام بازگشته و می خواهند دین محمد (ص) را نابود سازند. (در این جا بود) که ترسیدم اگر اسلام و اهلش را یاری نکنم باید شاهد نابودی و شکاف در اسلام باشم که مصیبت آن برای من از محروم شدن از خلافت و حکومت بر شما بزرگ تر بود، چرا که این بهره دوران چند روزه دنیا است که زایل و تمام می شود، همان طور که «سراب» تمام میشود و یا ابرها از هم می پاشند. پس در این پیش آمدها به پا خاستم تا این که جلو نادرستی و تباهکاری گرفته شده و دین پابرجابماند» . (5) 3. علاوه بر خطر مرتدین، مدعیان نبوت و پیامبران دروغین مانند: «مسیلمه کذاب»، «طلیحه» و «سجاح» نیز در صحنه ظاهر شده و هر کدام طرفداران و نیروهایی دور خود گرد آوردند و قصد حمله به مدینه را داشتند که با همکاری و اتحاد مسلمانان پس از زحماتی نیروهای آنان شکست خوردند. نیز خطر حمله احتمالی رومیان نیز می توانست مایه نگرانی دیگری برای جبهه مسلمانان باشد. با در نظر گرفتن نکات مذکور، به خوبی روشن میشود که چرا امام بعد از آن که مکرر حق خود را مطالبه نمود و شدیداً بر غاصبان حقش اعتراض کرد، صبر را بر قیام ترجیح داد و چگونه با صبر و تحمّل و تدبیر و دور اندیشی، جامعه اسلامی را از خطرهای بزرگ نجات داد، و اگر علاقه به اتحاد مسلمانان نداشت و از عواقب وخیم اختلاف و دودستگی نمی ترسید، هرگز اجازه نمی داد رهبری مسلمانان از دست اوصیا و خلفای راستین پیامبر خارج شود و به دست دیگران بیفتد. (6) سکوت امام در برابر شکنجه حضرت زهرا (س) نیز در راستای سکوت 25 ساله امام شکل گرفته است. بی تردید علی(ع) یکی از شجاع ترین انسانها بود . عدم دفاع امام مبتنی بر ترس از مرگ و یا بی اعتنایی در برابر شکنجه حضرت زهرا (س) نبود، بلکه سکوت امام بدان جهت بود که شرایط دفاع فراهم نبود . امام قدرت لازم برای احقاق حقوق از نظر اجتماعی و یاران را نداشت. البته قدرت دفاع نداشتن، به معنای ضعف و ترس حضرت نیست، بلکه مقصود این است که به خاطر مصالحی، در موضوع حق حاکمیت بر مسلمانان که بزرگ ترین حق حضرت و حق مردم مسلمان بود، سکوت کرد، در مسایل شخصی مانند شکنجه حضرت زهرا و شکنجه خود نیز سکوت کرد. و این روش امامان دیگر نیز بوده است که در مصالح اسلام و مسلمانان از حقوق خود گذشته و حتی جان خود را فدا نموده و بعضاً راضی شدند که خانواده شان اسیر شود. این مسئله را در پاسخ حضرت علی (ع) به فاطمه (س) در همین موضوع می یابیم. حضرت زهرا (س) بعد از بیان خطبه در مسجد النبی (ص) خطاب به علی (ع) عرض نمود: ای فرزند ابی طالب! آیا مانند کودکی که در جنین است، پرده پوشیده و در خانه نشسته ای، مانند کسی که به او تهمت زده شده است؟! شاه پرهای بازها را در هم می شکستی، اما اکنون از پر و بال های مرغان ناتوان فرو مانده ای! اینک فرزند ابی قحافه... آشکارا با من دشمنی می ورزد و به سختی در سخن من میتازد! (7) علی (ع) در جواب فرمود: "... غم و اندوه تان را فرو نشانید ، ای دختر برگزیده عالمیان و یادگار پیامبر آخر الزمان! من که در دینم هرگز سستی نورزیدم و از حدّ توانم دور نشده ام ... آنچه را که برای شما (در آخرت) مهیا و آماده شده، برتر از آن است که از دست شما گرفتند. بنا بر این مسئله را به خدا وا گذارید. (8) پی نوشت ها: 1. نهج البلاغه، خطبه 72، سیری در نهج البلاغه، شهید مطهری ،ص 182. ناشر صدرا. 2. شرح ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، چاپ : أول، سال چاپ : 1378 - 1959 م، ناشر : دار إحیاء الکتب العربیة - عیسى البابی الحلبی و شرکاه ج 17 - 18، ص 107؛ سیری در نهج البلاغه، ص 182. 3. الامامة و السیاسة، ابن قتیبة الدینوری ، تحقیق الزینی ،تحقیق : طه محمد الزینی، ناشر : مؤسسة الحلبی و شرکاه للنشر و التوزیع، ص 15. 4. شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج 1، ص 308، چاپ : أول، سال چاپ : 1378 - 1959 م، ناشر : دار إحیاء الکتب العربیة ، عیسى البابی الحلبی و شرکاه . 5. نهج البلاغه (فیض الاسلام) ،ص 1039 ، نامه 62، تهران، چاپ آفتاب. 6. جعفر سبحانی، فروغ ولایت، ص 151 - 173، انتشارات صحیفه ، چاپ اول ، سال 1368؛ مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، ص 63 - 71 ، 7. عزالدین حسینی زنجانی، شرح خطبه حضرت زهرا (س). ناشر موسسه بوستان کتاب، چاپ دهم ، 1387ج 2، ص 332 . 8. شرح خطبه حضرت زهرا (س) ، ج 2، ص 333 - 334. « شنبه 92/1/3 » « @ »
« » C o m m e n t »
|
|